:-)
سلام هم مدرسه ای ها!!
خسته نباشین! تو این مدت خیلی زحمت کشیدیم هم درس خوندیم هم دعوا کردیم هم بحث کردیم هم بگو مگو کردیم و هم ... .
تو این نمی خوام به کسی فحش بدم چون کسی هم گوش نمی ده ! به این حرفم هم کسی گوش نمی ده و این متن رو برای شما نمی نویسم.برای خودم می نویسم! که فقط یاد اوری باشه برای خودم. غرور رو احساس می کنین؟
من نمی تونم مثل معلم هامون بنویسم و برای اینم نمی نویسم که جای اونا باشم و مثل یادمان یا هر چیز دیگه نصیحت کنم!(دوباره همون شکلک پوزخند) می خوام یه درسی رو که از همین معلما دوباره گرفتم یاد اور بشم اونم به خودم نه به شما چون وقتی می نویسم بیشتر یادم می مونه.
نمی دونم یا چنتاتون راجع به دوستی حرف زدم اما به یکی یادمه گفتم که من برای حمایت از خودم دنبال دوست و گروه گشتم. برای اومدن توی گروه به هر ساز اون گروه رقصیدم. انصافا رقاص خوبیم! بازم این حرفم نیست. امروز اومدم متن معلما رو خوندم! برای بار دوم. از تاثیرش نمی خوام حرف بزنم. توی حرفای اینا یه چیزی دیده می شد. تا قبل از مطلب اقای صابر همه ی معلما خاموش بودن. خود اقای صابر هم دلیلش رو گفت. اما دیدین به محض اینکه شروع کردین(!!) به اقای صابر بد و بیراه گفتن بقیه هم اومدن! دوستی یعنی این! که وقتی یکی زیر سوال بره همه زیر سوال رفتن. حالا تو جمع ما(البته اگر مایی وجود داشته باشه که به نظر من نداره) این اتفاق میفته؟ نه واقعا میفته؟ بحث یه بار تیکه انداختن نیست بحث دفاعه. بحث امنیته.
خلاصه برگردم سر بحث اولی که موقع اومدن توی این وبلاگ داشتم و حتی قبلش. اتحاد. به معنی که من تعریف می کنم.
اتحاد: یعنی اینکه افراد گروهی پشت هم باشن و در هر حالتی از همدیگه دفاع کنن با هم دوست باشن . تو غم و شادی هم باشن. دوستیشون جوری باشه که بتونن به همدیگه اعتماد کنن. تو اون گروه احساس امنیت کنن.
خب! برام مهم نیست که بگین ما اتحاد داریم یا نوید دوباره بیاد تیکه بندازه که خودتو عاقل دیدی یا ایمان بگه 3/1 نیستی! یا هر چی
what ever!
تیکه هاتونم جای دیگه خرج کنین تو گوش من نمی ره. این رو می گم سر حرفم هم هستم!
من فکر می کنم که دیگه راه ما به پایان رسیده! وقتی جداییه. نمی گم حلال کنین چون من اونی نیستم که شما می شناسینش. خب ایمان ، علی من فکر کنم که دیگه نمی تونیم با هم یه جا باشیم منظورم وبلاگه محیط مدرسه بزرگتره. فکر کنم بهتره تفکیک شیم دعوا هم تموم می شه و دیگه مشکلی با هم نخواهیم داشت. کار سختیم نیست پاتوقامون رو هم عوض می کنیم. موافقین؟ این راه حل منه البته راجع به سهراب هم خود ایمان همین راه حل رو داد. مگه نه؟
خب دوستان قبلی و بعضی هاتون دوستان حال و بعضی هاتون دوستان اینده وقت وداعه! امیدوارم هر چی که می شیم از رهبر و دکتر و مهندس و منافقو و هر چی که می شین دوستای واقعی پیدا کنین کسایی که باهاتون باشن. تا اخر خط حتی تو جهنم یا بهشت!
فقط معلوم کنین کیا می رن کیا می مونن؟ یا اینکه همه بریم!
با اجازه!
آبتین پرنیا